به چـشـمـهـایـت بگــو . . .
نـگـاهـم نـڪـنـنـد .
بـگـو وقـتـے خـیـره ات مـے شـوم
به چـشـمـهـایـت بگــو . . .
سر
نـگـاهـم نـڪـنـنـد .
بـگـو وقـتـے خـیـره ات مـے شـوم
سرشـاטּ بـه ڪـار خـودشـاטּ بـاشـد . . . !
نـه ڪـه فـڪـر ڪـنـے خـجـالـت مـے ڪـشـم هـا . . .
نـه !
حســــــــ بودنت قشنگ تریـــ ـــ ــن حس دنیاست
تو ڪـﮧ باشی ..
هر روز را .. نـــ ــــــ ــــ ـــــه!
هر ثانیه را .. عشــ ♥ــ ــ ♥ـق است !!
حـواسـم نـیـسـت . . . عـاشـقـت مـی شـوم…!
•♦••♦••♦[قلب]♦••♦••♦•
♥♥ عـشـــقم تـویــی ♥♥
alialinezhad.m|hanblog.com
♥♥ عـشـــقم تـویــی ♥♥
•♦••♦••♦[قلب]♦••♦••♦•
خدایا؛
بضاعت من به قدری است که نمی دانم
در حق آشنایان و دوستانم چه دعایی کنم
اما می دانم که تو از حال آنان آگاهی
پس بهترین ها را برایشان کرم نما...
•♦••♦••♦[قلب]♦••♦••♦•
♥♥ عـشـــقم تـویــی ♥♥
alialinezhad.m|hanblog.com
♥♥ عـشـــقم تـویـــی ♥♥
•♦••♦••♦[قلب]♦••♦••♦•
_________¤¤¤¤¤¤¤¤____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
___¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤
__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_________¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤________¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤ مهربون همیشگی ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_____¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤___¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ من آپم ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_¤¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ گذری ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ نیم نگاهی ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ نظری ¤¤¤¤¤¤¤
__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
______________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
___________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_____________________¤¤¤¤¤¤
______________________¤¤¤¤
_______________________¤¤
سکوت گاهی وقتها واقعا زیباست… مثل وقتایی که آدم توی طبیعته؛ توی یه جای بکر و دنجش. که جز پرنده ها و آب و درختاش کس دیگه ای نیست و صدایی نیست جز همین صداها که گوش دادن بهشون یه شور خاصی به آدم میبخشه.
آپم و منتظر قدمای گرمتون
من به دلتنگی شبهای ملول
و تهی مانده خود از شادی
ذهنم از خاطرها سرشار
من به تنهایی خویش و به تنهایی باغ…
و به یک معجزه می اندیشم…
اینک خدا ! منـم که به میـــــعاد آمــــدم
از هــر چـه بنــــــد غیــــر تو آزاد آمـــــدم
اینک خدا ! درخـــــت منم آتشــت کجاست
با من بگو نوای خوش و دلکشت کجاست
با من بگو که وادی عشق است این سرای
با من بگـــو که کفـــش درآرم ز هر دو پای
شعــــری بخوان که شور بریزد به جان من
حال و هوای طــــــور بریزد به جــــان من
بانگی بزن که شoعــــــله برانگیـــزد از دلم
پیغمبری به امــــــر تو برخیـــزد از دلم ...
چطوری روناک؟ خوبی گلم؟؟؟
آدم های دنیای من...
گاهی آنقدر دوستت دارند که حس می کنی نفر اول قلبشان هستی،
و گاهی آنقدر دشمن میشوند که فراموش می کنی دوستت بودند.
این آدم ها "دوست و دشمن" را درک نمی کنند.
هـــر آבَم مـــی مآنـَد بــِین ِ بوבَن یـــآ نَبوבَن !
مـــیخواهی بــِمآنـــی ،
رَفتـآری مـــی بینی کِـــه اِنگآر بـآیـَב بـــــِرَوی !
بـــــِه رَفـــتَن کِـــه فِکـــر مـــی کُنـــی
خداوند وعده نکرده است که راه زندگی تا پایان ، گُل و ریحان و سنبل باشد
خداوند وعده نکرده است آفتابِ بی باران
شادیِ بدون غم
و آسایشِ بی رنج را .
اما
خداوند وعده کرده است
که هر روز نیرو ببخشد
و با هر سختی ، آسانی و آسایش آورد
و در راهِ زندگی چراغ هدایت آویزد ،
بلاها را به لطافت درآمیزد
و از آسمان ، یاری فرستد
با شفقتی بی دریغ ،
و عشقی بی کرانه . . .
چه جالب، دوست داشتن شبیه مسابقه صندلی شده...
دیربجنبی سرجایت نشسته اند!!!.
بعضی ها گریه نمی کنند
اما از چشم هایشان معلوم است
که اشکی به بزرگی یک سکوت
گـــــوشه ی چشمشان به کمیـــــن نشسته
دلم برای کسی تنگ است که گمان میکردم می آید،
می ماند، و به تنهاییم پایان میدهد!
آمد، رفت، و به زندگی ام پایان داد…
پله ها را بالا رفتم
پایین آمدم ،
عطرت یک جا بَند نمی شود!!
زورم به تو نمی رسد
به جاده التماس می کنم ، برگردد …
.
.
تا لحظه ی شکست به خدا ایمان داشته باش
خواهی دید که آن لحظه هرگز نخواهد رسید...
تا لحظه ی شکست به خدا ایمان داشته باش
خواهی دید که آن لحظه هرگز نخواهد رسید...
به جان خودت بیفت!
خودت خودت را بساز!
وگرنه «دیگران» به تو «شکل» میدهند...
به جان خودت بیفت!
خودت خودت را بساز!
وگرنه «دیگران» به تو «شکل» میدهند...
به جان خودت بیفت!
خودت خودت را بساز!
وگرنه «دیگران» به تو «شکل» میدهند...
زیبا خطاب کند نه به خاطر جذابیتهای ظاهریت
Who calls you back when you hang up on him
کسی که دوباره با تو تماس بگیرد حتی وقتی تلفنهایش را قطع می کنی
who will stay awake just to watch you sleep
کسی که بیدار خواهد ماند تا سیمای تو را در هنگام خواب نظاره کند
حق حضانت برای تو ، درد زایمان برای من!
نام خانواده برای تو ، زحمت خانواده برای من !
چهار عقد ، برای تو ، حسرت عشق برای من !
هزار صیغه برای تو ، حکم سنگسار برای من !
هوس برای تو ! عفاف برای من !
هــــــــــــــزار ســـــــال گذشت این مرض درمان نشــــــــــــــد !!
همه چیز برای تو ؛ و هیچ برای من ..
براستی زن بودن کار مشکلی است :
مجبوری مانند یک کدبانو رفتار کنی ، همانند یک مرد کار کنی ، شبیه یک دختر جوان به نظر برسی و مثل یک خانم مسن فکر کنی .
حق حضانت برای تو ، درد زایمان برای من!
نام خانواده برای تو ، زحمت خانواده برای من !
چهار عقد ، برای تو ، حسرت عشق برای من !
هزار صیغه برای تو ، حکم سنگسار برای من !
هوس برای تو ! عفاف برای من !
هــــــــــــــزار ســـــــال گذشت این مرض درمان نشــــــــــــــد !!
همه چیز برای تو ؛ و هیچ برای من ..
براستی زن بودن کار مشکلی است :
مجبوری مانند یک کدبانو رفتار کنی ، همانند یک مرد کار کنی ، شبیه یک دختر جوان به نظر برسی و مثل یک خانم مسن فکر کنی .
حق حضانت برای تو ، درد زایمان برای من!
نام خانواده برای تو ، زحمت خانواده برای من !
چهار عقد ، برای تو ، حسرت عشق برای من !
هزار صیغه برای تو ، حکم سنگسار برای من !
هوس برای تو ! عفاف برای من !
هــــــــــــــزار ســـــــال گذشت این مرض درمان نشــــــــــــــد !!
همه چیز برای تو ؛ و هیچ برای من ..
براستی زن بودن کار مشکلی است :
مجبوری مانند یک کدبانو رفتار کنی ، همانند یک مرد کار کنی ، شبیه یک دختر جوان به نظر برسی و مثل یک خانم مسن فکر کنی .
حق حضانت برای تو ، درد زایمان برای من!
نام خانواده برای تو ، زحمت خانواده برای من !
چهار عقد ، برای تو ، حسرت عشق برای من !
هزار صیغه برای تو ، حکم سنگسار برای من !
هوس برای تو ! عفاف برای من !
هــــــــــــــزار ســـــــال گذشت این مرض درمان نشــــــــــــــد !!
همه چیز برای تو ؛ و هیچ برای من ..
براستی زن بودن کار مشکلی است :
مجبوری مانند یک کدبانو رفتار کنی ، همانند یک مرد کار کنی ، شبیه یک دختر جوان به نظر برسی و مثل یک خانم مسن فکر کنی .
حق حضانت برای تو ، درد زایمان برای من!
نام خانواده برای تو ، زحمت خانواده برای من !
چهار عقد ، برای تو ، حسرت عشق برای من !
هزار صیغه برای تو ، حکم سنگسار برای من !
هوس برای تو ! عفاف برای من !
هــــــــــــــزار ســـــــال گذشت این مرض درمان نشــــــــــــــد !!
همه چیز برای تو ؛ و هیچ برای من ..
براستی زن بودن کار مشکلی است :
مجبوری مانند یک کدبانو رفتار کنی ، همانند یک مرد کار کنی ، شبیه یک دختر جوان به نظر برسی و مثل یک خانم مسن فکر کنی .
حق حضانت برای تو ، درد زایمان برای من!
نام خانواده برای تو ، زحمت خانواده برای من !
چهار عقد ، برای تو ، حسرت عشق برای من !
هزار صیغه برای تو ، حکم سنگسار برای من !
هوس برای تو ! عفاف برای من !
هــــــــــــــزار ســـــــال گذشت این مرض درمان نشــــــــــــــد !!
همه چیز برای تو ؛ و هیچ برای من ..
براستی زن بودن کار مشکلی است :
مجبوری مانند یک کدبانو رفتار کنی ، همانند یک مرد کار کنی ، شبیه یک دختر جوان به نظر برسی و مثل یک خانم مسن فکر کنی .
دلم میخواهد بخوابم...
مانند ماهی حوضمان که...
چند روزیست روی آب خوابیده!
خواستنِ دوبارهٔ بعضی از آدمها ، مثل پیکِ آخر مشروبه
نمیدونی بخوری حالتو بهتر میکنه یا بالا میاری …!
چـنـد وقـتـیـسـت بـه جـای یـک جـرعـه آب ِ خـوش ,
"بـغـض" از گـلـویـمـان پـایـیـن مـی رود,
ایـهـا الـنّـاس ...
دلـــ را لـگــــد نـکـنـیـــــد . . .
در چشم کسانی که پرواز را نمی فهمند هر چقدر بیشتر اوج بگیری کوچکتر خواهی شد
در چشم کسانی که پرواز را نمی فهمند هر چقدر بیشتر اوج بگیری کوچکتر خواهی شد
دوستـــــــ، واژه استـــ
واژه ای که از لبـــِ فرشتــه ها چکیـــده استــ
دوستــ، نامـــه استــــ
نامــه ای که از خدا رسیـــده استـــ
نامــه خــدا همیشــه خوانــدنـی استـــ
توی دفـتــرِ فرشتــــه ها
واژه قشنـگـــِ دوستـــ
همیشــه مانــدنی استــــ . . .
مشــکل از ایــنجا شــروع شــد …
در شــب آرزوهــا،
مــــن “او” را آرزو کــردم، و
او “او” را ….........................!
مشــکل از ایــنجا شــروع شــد …
در شــب آرزوهــا،
مــــن “او” را آرزو کــردم، و
او “او” را ….........................!
مشــکل از ایــنجا شــروع شــد …
در شــب آرزوهــا،
مــــن “او” را آرزو کــردم، و
او “او” را ….........................!
مشــکل از ایــنجا شــروع شــد …
در شــب آرزوهــا،
مــــن “او” را آرزو کــردم، و
او “او” را ….........................!
مشــکل از ایــنجا شــروع شــد …
در شــب آرزوهــا،
مــــن “او” را آرزو کــردم، و
او “او” را ….........................!
فـــــــــــــــدات عزیزم
خیلی وقت است که دستانم را با لیوان چایی گرم مىکنم تنهایی یعنی این...
بعضی آدم ها
کبریتی کوچکند
که تاریکی هایمان را
لحظه ای
فقط لحظه ای
روشن می کنند.....!
بعضی آدم ها
کبریتی کوچکند
که تاریکی هایمان را
لحظه ای
فقط لحظه ای
روشن می کنند.....!
نامم را پدرم انتخاب کرد!
نام خانوادگی ام را یکی از اجدادم!
دیگر بس است!
راهم را خودم انتخاب خواهم کرد...
دکتر علی شریعتی
نامم را پدرم انتخاب کرد!
نام خانوادگی ام را یکی از اجدادم!
دیگر بس است!
راهم را خودم انتخاب خواهم کرد...
دکتر علی شریعتی
سلام عزیزم وب قشنگی داری ممنون میشم بهم سر بزنی فدات
یـه رابـطـه فـقـط مـخـصـوص دو نـفـره…
ولـی بـعـضـی احـمـق ها،
شـمـارش بـلـد نـیـسـتـن !
با هم که قدم می زنیم
حسودی اش می شود آفتاب
نه که هیچگاه
قدم نزده است با ماه !
نبال نگاهها نرو چون می تونن گولت بزنن. دنبال دارایی نرو چون که افول می کنه . دنبال کسی باش که باعث بشه لبخند بزنی چون با لبخند می شه یه روز تیره رو روشن کرد
دلم که گرفته باشد
باصدای دستفروش دوره گرد هم گریه میکنم!
چه رسد به مرور خاطرات باهم بودنمان…
فاصله ی بین بهشت و جهنـم ِ
زندگی من تنها
به اندازه ی فاصله ی بین بازوان توست
در آغوش تو بودن یا نبودن . . .
ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﯽ ﭼﻪ ﻟﺬﺗﯽ ﺩﺍﺭﺩ
ﮔﺎﻩ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ
ﺑﻪ ﻭﺳﻌﺖ ﺩﺳﺘﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﮔﺎﻩ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺁﺳﻤﺎﻥ
♥ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﯿﮕﺮﺩﻧﺪ...